مشاور فروش و برندینگ
اهمیت برند سازی در صنعت نساجی و پوشاک
شاید بتوان گفت صنعت نساجی و پوشاک یکی از بزرگترین و با اهمیتترین صنایع جهان است و با گردش مالی فوقالعاده و قدرتاشتغال زایی بیهمتای خود مورد توجه بسیاری کشور ها و اقتصادهای بزرگ دنیا می باشد .
شایان ذکر است حجم مبادلات صنعت نساجی و پوشاک در جهان درسال ۱۱۲۲ بالغ بر حدود ۲۰۱۱ میلیارد دلار بوده است. در حالحاضر افراد بسیاری در دنیا در این صنعت اشتغال دارند و از این رو ارتزاق میکنند . پوشاک به عنوان یکی از اقلام اساسی مورد نیاز درسبد مصرفی خانوارهای ایرانی، نقش مهمی در مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هم از بعد مصرف خانوار و هم از بعد تولید واشتغال ایفا میکند .
سهم بخش پوشاک و کفش در سبد خانوار در سال 1389 معادل145/693 تومان بودهاست که در حدود 9/4درصد از کل هزینه ناخالص خانوار در مناطق شهری را به خود اختصاص داده است.
همانطور که ملاحظه میشود ما با صنعت بسیار برزگ و جذابی روبه رو هستیم که متأسفانه در ایران کمی مورد کم لطفی قرار گرفتهاست .
اگر بخواهیم براساس جدول SWOT فرصتهای پیش روی این صنعت رو بشماریم؛ میتوان گفت : :
*فرصت های پیش روی صنعت
*براساس آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت در سال 1389 ، به ازای ایجاد هر فرصت شغلی
تعریف انجمن بازاریابی آمریکا برای برند چنین است : «یک نام تجاری )اصطلاح حقوقی بهکار رفته ( برای یک نام، اصطلاح ، علامت ،نشان یا طرح یا ترکیبی از این هاست که برای شناسایی کالاها یا خدمات فروشنده یا گروهی از فروشندگان و متمایز کردن این کالاها یاخدمات رقبا به کار میرود» . بیشتر نامهای تجاری ضامن سطح معینی از کیفیت اند اما یک نام تجاری میتواند سمبل مواردپیچیدهتری هم باشد مانند ماهیت
محصول ، شخصیت محصول ، فرهنگ استفاده ازمحصول و شخصیت استفاده کننده از محصول. برندها داراییهای نامشهود شرکتهاهستند که باعث افزوده شدن ارزش نهایی محصول نزد مشتریان میشوند .
علی خویه
مشاور برندینگ
نویسنده ی کتاب مرجع مدیریت برند
ساخت، توسعه و تقویت برند تخصص ماست...
ایجاد و توسعه برندهای ملی، علاوه بر ایجاد ارزش افزوده فراوان و ماندگاری نام محصولات در اذهان عمومی، مزایای دیگری من جمله دردست گرفتن بازارهای منطقه ای و جهانی را نیز به دنبال خواهد داشت .
در واقع برای رسیدن به یک برند ملی یکسری زیر ساخت ها و شرایط اعم از قوانین و مقررات تا مسایل فرهنگی مورد نیاز است که بایدتک تک و مرحله به مرحله بررسی و برای هر کدام ارائه راهکار شود . از طرفی باید با این گونه از مسایل بصورت علمی و کارشناسانهبرخورد شود و نه فقط برای اینکه کاری انجام داده باشیم گروهی را تشکیل داده و کنفرانسی تدارک دیده شود و در نهایت یکسریپیشنهادات مهمی مطرح شده ولی در صورت
مصوب و اجرایی نشدن هیچ عایدی برای آینده صنعت نداشته باشد.
*مدیریت استراتژیک برند
مدیریت استراتژیک یک روش منطقی و علمی برای اتخاذ تصمیمات بزرگ سازمانی است که متضمن تجربه و قضاوت شهودی است .
برای بررسی بهتر مشکلات برند سازی در صنعت پوشاک می خواهم از تحلیل SWOT برای بررسی بهتر این موضوع استفاده کنم.تحلیل SWOT مخفف S قوت ، W ضعف ، O فرصت و T تهدید است و تکنیکی است که به شما کمک میکند تا نقاط قوت، ضعف، فرصتوتهدیدها را در خصوص هدفی مشخص تعیین کنید.
نقاط قوت و ضعف عواملی هستند که سیستم مورد بحث به صورت بالفعل و در حال حاضر با آنها دست به گریبان است اما فرصتها وتهدیدها بالقوه بوده، میتوان از آنها به عنوان پیش بینی وضعیت سیستم در آینده بر اساس شرایط موجود یاد کرد.
منبع:nassajiemrouz.com
در این مطلب ، ویژگی ها و شرح ساده ای از برندسازی و بازاریابی همچنین تفاوت میان این دو را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
برندسازی و بازاریابی در صنعت مد ، پوشاک و نساجی دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای می باشند و برای موفقیت در کسب و کار های مرتبط با این صنعت ، لازم است شناخت کلی روی این دو اصل داشته باشیم . زمانی که به روند کسب و کار های موفق در صنعت نساجی و پوشاک نگاهی می اندازیم متوجه می شویم که اکثر آنها ، تمرکز زیادی روی این موضوعات داشته و سرمایه های زیادی را صرف آنها نموده اند . در این مطلب می خواهیم کلیات و تفاوت ها در زمینه ی بازاریابی و برندسازی را به صورت کلی مورد بحث قرار دهیم .
تفاوت میان برندسازی و بازاریابی
بازاریابی ، در حقیقت نوعی تاکتیک بوده و شامل هر اقدامی است که به منظور دستیابی و تر غیب مشتری انجام می گردد ، و برندسازی یک حرکت استراتژیک و مجموعهای از روش ها که به نام تجاری هویت مشخصی داده و جایگاه آن را در بازار نسبت به رقبا مشخص و متمایز میکند ، برندسازی برخلاف بازاریابی ، رقابت بر سر مشتری و تشویق آنها به انتخاب خدمات و محصولات شما در میان رقبا نیست، بلکه ایجاد ذهنیت و چشم انداز نسبت به کسب و کارتان در مشتریان است، تا جاییکه رفع نیازهای خود را در گرو مراجعه به شما ببینند. با درک این دو مفهوم می توان گفت
علی خویه
مشاور فروش و برندینگ
نویسنده ی کتاب مرجع مدیریت برند
از چالشهای موجود در تعیین نام تجاری(برند) میتوان موارد ذیل را عنوان نمود. -
تصمیم در خصوص تعیین نام تجاری(برند)،
آیا نام تجاری(برند) تعیین بشود یا نشود؟
نخستین تصمیم آنست که آیا شرکت اصولاً میبایست از یک نام تجاری(برند)استفاده بکند یا خیر. در گذشته اکثر کالاها بدون نام تجاری(برند) بودند. تولیدکنندگان و واسطه ها کالای خود را از درون بشکه، صندوق و تغار و بدون اینکه هیچگونه نشانی از فروشنده بر جای بماند میفروختند. امروزه تعیین نام تجاری(برند) از اهمیتی برخوردار شده است که کمتر کالایی بدون نام تجاری(برند) روانه بازار میشود.
- تصمیم در خصوص مالکیت نام تجاری(برند)
هر تولیدکننده در ارتباط با مالکیت نام تجاری(برند) با گزینه های مختلفی روبروست. کالا ممکن است با نام تجاری(برند) تولیدکننده، نام تجاری(برند) توزیع کننده یا نام تجاری(برند) که اجازه استفاده از آن با صدور مجوز داده میشود به بازار عرضه گردد. یا اینکه تولیدکننده ممکن است بخشی از محصولات خود را تحت نام تجاری(برند) خود و بخشی را با برچسبهای تجاری توزیع کننده به بازار عرضه نماید.
منبع: مجله اقتصادی
تکنیک های برند سازی خودرو ، توسعه و تقویت برند در صنعت خودرو های داخلی و خارجی
بازاریابی خودرو و لوازم جانبی | بازاریابی لوازم جانبی ماشین | بازاریابی ماشین | بازاریابی نمایندگی های فروش خودرو | بازاریابی خودرو های خارجی | بازاریابی خودرو های داخلی | بازاریابی خودرو های وارداتی | بازاریابی خودرو های لوکس | بازاریابی خودرو های سواری | بازاریابی خودرو های هیوندا | بازاریابی خودرو های بنز | بازاریابی خودرو های کیا kia
دوره آموزشی و کارگاه آموزشی
مدیریت بازاریابی خودرو و لوازم جانبی خودرو
مدیریت بازاریابی خودرو و لوازم جانبی خودرو
بازاریابی خودرو و لوازم جانبی خودرو
تکنیکها و تاکتیک های بازاریابی و فروش
بازاریابی خودرو و لوازم جانبی خودرو
راهکارهای علمی و عملی در بازاریابی فروش و تبلیغات
صنعت خودرو و لوازم جانبی خودرو
مدرس : استاد علی خویه 09122991608
مدرس دانشگاه، مولف ومترجم کتاب مدیریت بازاریابی خودرو و لوازم جانبی خودرو ، عضو انجمن های ملی و بین المللی تخصصی، دارای بیش از 18 سال تجربه اجرایی، مولف و مترجم 11 عنوان کتاب تخصصی مرجع و کاربردی، مهمان و کارشناس برنامه های تخصصی صدا و سیما و …
علی خویه
نویسنده ی کتاب تخصصی و مرجع مدیریت برند
مشاور و مجری برندسازی
اجرای پروژه های مختلف برندسازی
مجری چندین پروژه برند و کمپین برند در کشورهای داخلی و بین المللی
تفکر برند
- تعریف جدید اصول مدیریت برند
- تغییر نگرش به سوی واقعیت برند
- تفکر خلاق در برند سازی
ارتقای مهارت
- مهارتهای برند سازی
- مهارت برند داری
- مهارت برند شناسی
- مهارت ساخت و مدیریت عناصر یک برند
- فرایند تصمیم گیری مشتریان و مصرف کنندگان درباره برند
- مهندسی ارزش برند
- مهارت پیشبرد و ترفیع برند
- مهارت تحقیقات برند
- مهارت حفظ برند
- مهارت کنترل برند
- مهارت هویت سازی برند
- مهارت شخصیت سازی برند
- شیوه تهیه و تحلیل اطلاعات برند
- معاینه فنی برند
- سبگ های برندسازی
- تفکر خلاق در مدیریت نام و نشان تجاری
کارگاه
- کارگاه طراحی ساخت و مدیریت یک برند
www.khooyeh.com
برچسبها: مشاور برند, مشاور برندسازی, برندینگ, مشاور برندینگ, brand
چه عواملی یک مدیر برند را اثربخش می کند؟
چه عاملی یک مدیر برند را اثربخش می سازد؟ این سوال در رقابت هایی که برمبنای برند شکل گرفته اهمیت فزاینده ای یافته است. با در نظر داشتن ماهیت رقابت، شرکت ها امروزه می کوشند تا مدیران برندی را به کار گیرند که قادر به درک مفروضاتی ازقبیل حمایت از برابری برند در مقابل تهدیدات رقبا و نفوذ آنها و تصرف ارزش برند باشند.
مدیریت برند فرآیند ساخت، مقایسه، سنجش و مدیریت کیفیت برند است. به دلیل اهمیت برندها و پیچیدگی آنها، عجیب نیست که مدیریت برند شرکت اغلب در نقش یک مدیر برند حل شوند. مدیران برند مسوول توسعه و مدیریت برند هستند.
چهار نوع سرمایه ناملموس وجود دارد، که عبارت است از سرمایه اطلاعاتی، ارتباطی، انسانی و سازمانی که برای سطح فردی بازاریابان مناسب هستند. در تطابق با همین مفهوم، پیشنهاد می شود که مدیران برند این 4 عنصر سرمایه ناملموس را جمع کرده و به کار گیرند تا به یک عملکرد عالی دست یابند. به ویژه 4 عنصر سرمایه ناملموس که به طور ضمنی در مدیران برند وجود دارد می توانند برای خلق قابلیت های مدیریت برند به کار آیند. زمانی که یک مدیر برند به سطوح بالاتری از قابلیت های مدیریتی برند می رسد بهتر می توانند که به استفاده از منابع داخل شرکت و بین شرکتی برای ساختار موثر و مدیریت برند دست یابد. به علاوه، قابلیت های مدیریت برند باید به وی اجازه دهد تا لزوم برند و تعامل موثر این تصویر از برند را برای مشتریان به منظور استخراج توانایی های مثبت برند و تقویت ارزش قابل مشاهده برند روشن کند.
برند و برندسازی در دنیای کسب وکار مفاهیم چندان جدیدی نیستند، اما توجه شرکتهای ایرانی به این امر نسبتا جدید است.
علی خویه
متخصص ساخت، توسعه و تقویت برند - مشاور برندینگ
برخی از شرکتها با مزایای ساختن برند آشنا شده اند، درحالیکه برخی دیگر هنوز هم برندسازی را با طراحی نشان تجاری یا انتخاب نامی مناسب مترادف میدانند. شرکتهایی هم که به برندسازی روی آوردهاند، با دشواریهایی روبهرو بودهاند و از فعالیتهای انجام شده رضایت چندانی ندارند.
سه راه وجود دارد که یک شرکت یا برند آن میتوانند بروند: بالا-رشد؛ پایین- افول؛ نه این نه آن-رکود. و تنها یک راه همه افراد درگیر را راضی میکند، بهویژه مالکان و سهامداران را: رفتن به بالا، یعنی دستیابی به رشد. از جنبه نظری، رشد محدودیتی ندارد- همواره میتوانید به رشد خود ادامه دهید. حتی در دورههای سخت اقتصادی، نیاز دارید برای رشد تلاش کنید زیرا، دیر یا زود، از همه هزینههایی که میتوانستید کاستهاید. تنها اهرم دیگر که میتوان با آن به سود افزود رشد است. پس مهمترین کار استفاده از آن اهرم و ایجاد رشد جدید است- بهویژه با کمک برندتان. حتی در یک دوره بحرانی هنگامیکه بسیاری از مشتریان احتمالی بر قیمت تمرکز میکنند، یک برند قوی میتواند بر این مانع غلبه کند و فروش، بازده، و سود را احیا کند.
اما چگونه شرکتها و برندهای آنها میتوانند بارها و بارها رشد ایجاد کنند ؟ نظریه مربوطه ساده است: با فروش هر چه بیشتر محصولات یا خدمات در بالاترین قیمت ممکن- و با به حداقل رساندن هزینهها. این نظریه را چگونه عملی میکنید؟ یکی از راههایی که شرکتهای موفق این کار را انجام میدهند از طریق سرمایهگذاری در مدیریت برند قوی است.
مدیریت قوی برند بهعنوان تقویتکننده رشد عمل میکند و بخشهای مختلف شرکت را به پیش میراند:
• مدیریت برند بازاریابی را به پیش میراند.
• مدیریت برند تحقیق و توسعه محصول را تقویت میکند.
• مدیریت برند فروش را تقویت میکند.
فواید استفاده از یک برند فواید دریافتی همان چیزی است که مشتریان تصور میکنند یک کالا میتواند برای آنها انجام دهد. این مفهوم وابسته به دیدگاه مشتریان از ویژگیهای محصول و شخصیت برند میباشد. فواید همان چیزهایی است که زمانیکه مشتری محصول یا برندی را خریداری میکند، در پی آن میگردد. این فواید به سوی وضعیت یا ارزشی هدایت میشوندکه مشتریان درآرزوی به دست آوردن آنهابوده اند- موتینهو، 2009
علی خویه