مقالات برند brand article
علی خویه، مشاور برندسازی
مدرس دانشگاه، سخنران، مشاور، محقق و مجری سیستم ها و برنامه های مدیریت، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات، برند، خلاقیت تجارت و فروش - بیش از 13سال تجربه اجرایی، مولف و مترجم 11کتاب مرجع کاربردی و تخصصی،عضو انجمن های ملی و بین المللی، ارایه بیش از 350000 نفر ساعت دوره ها و کارگاه های آموزشی و کاربردی و اجرایی به سازمانها شرکت ها و موسسات ملی و بین المللی، همکاری های مختلف اجرایی و تخصصی با برندهای معتبر و مشهور بین المللی، ارایه بیش از 100 ها عنوان مقاله تخصصی، سخنرانی در بیش از صد سمینار مختلف، سخنران برتر ده ها سمینار، مشاور ارشد مدیران عامل برندهای معتبر ملی و بین المللی، مهمان و کارشناس برخی از برنامه های صدا و سیما، عضو هیات تحریریه نشریات مختلف و .......
تماس با ما:
khooyeh@gmail.com
khooyehali@yahoo.com
09372991608
09122991608
جهت مشاهده ی مقالات به ادامه ی مطلب بروید.
کاربرد روانشناسی رنگ در بازاریابی و تبلیغات و تأثیر آن بر موفقیت طراحی برند
نویسنده:
معصومه قاسمی
استاد راهنما: آقای دکتر احسان احد مطلق
کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی (بینالملل)
دانشگاه پیام نور واحد ری
ghasemi_nazanin@ymail.com
TMBA چکیده:
روانشناسی رنگ،شاخه ای از علم روانشاسی رفتار است که به مطالعه چگونگی تاثیر رنگ بر رفتار انسان میپردازد. رنگ باعث افزایش فروش محصولات می شود و ابزار قدرتمندی برای بازاریابی است که به تمایل مشتریان به نفوذ بر آنان تاثیر فراوانی دارد. انسان پیوسته چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ رواشناختی تحت تأثیر رنگها بوده و بدیهی است که چگونگی تأثیر انسان از رنگ ها ماهیت کاملاً روانی داشته و به طور غیر مستقیم در هنجار ها، واکنش ها، عکس العمل ها و رفتارهای فرد موثر باشد.بازاریابان به تدریج در می یابد که رنگ باید نقشی اساسی تر در فرایند طراحی تا تولید بازی کند، مردم نیز نکته سنج و باریک بین شده اند، به گونه ای که رنگ را در قالب طراحی محصول می بینند این بیداری عمومی، جوی را می سازد که در روند طراحی تا فروش احساس می شود و در شیوه انتخاب خریدار تأثیر می گذارد. این مقاله با مقدمه ای که حاوی اهمیت پرداختن به روانشناسی رنگ در بازاریابی و طراحی برند شروع شده و پس از بیان مساله به معرفی رنگ و برند و برندسازی و ادامه مفصلا به توضیح روانشناسی رنگ و معانی رنگها در فرهنگها و مذاهب مختلف و همچنین استفاده از رنگهای مناسب و تاثیر جنسیت وسن مخاطبین و... در تبلیغات و طراحی برند پرداخته است و در نهایت پیشنهاداتی جهت بهبود اثربخشی استفاده از رنگها ارائه گردیده است.
تحقیق حاضر از نوع علمی کاربردی می باشد و از آن جهت مهم است که بتوانیم مسایل و مشکلاتی که به طور معمول در بلند مدت حل می شوند را بهتر از قبل انجام دهیم تا شاهد رشد وشکوفایی بیشتری باشیم.
واژگان کلیدی: رنگ، روانشناسی رنگ، برند، بازاریابی، تبلیغات
تاریخ درج مقاله : 28 مرداد 1394
نویسنده:
سلمان جواشی جدید
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
TMBA چکیده:
امروزه ساخت برندهای قوی به خاطر مزیت های فوقالعادهای که ایجاد میکند، الویت بازاریابی بسیاری از سازمانها شده است. برندهای قوی برای یک شرکت ایجاد هویت می کنند. طی سال های اخیر ارتقاء ارزش ویژه برند تأثیر مستقیمی بر بهبود جایگاه شرکت داشته به طوریکه معادل یک دارایی ارزشمند برای یک شرکت گردیده است. از طرفی دیگر با توجه به حضور رقبای قدرتمند در صنعت، شرط موفقیت در این بازارها بهبود مستمر و شناخت و ایجاد نیاز در مشتریان و نهایتاً برآورده کردن آن از طریق ارائه محصولات نو می باشد. با توجه به نرخ بالای شکست در محصولات جدید، در این تحقیق سعی گردیده است تأثیر شکست نوآوری بر ارزش ویژه برند با توجه به تحقیقات انجام شده در این حوزه بررسی گردد.
واژگان کلیدی: ارزش ویژهی برند ، قدرت برند ، وفاداری برند ، مدل ارزیابی دارایی برند ، شکست در نوآوری.
تاریخ درج مقاله : 26 مرداد 1394
نویسندگان:
حسن اسماعیلپور
استادیار،مدیریت، دانشگاه آزاد تهران مرکز
تحفه قبادی
دانشجوی دکتری مدیریت بازاریابی
دانشگاه آزاد تهران مرکز
t_ghobadi@yahoo.com
TMBA چکیده:
بینش وسیعی از استراتژی برندینگ منبع مزیت رقابتی در بازارهای داخلی و خارجی وجود دارد. یک برند در یک حس کلی بیانگر اثر مشارکتی تمام فعالیتهای بازاریابی ست که تصویر برند را در اذهان مشتریان القا کرده و جاودان می کند. یک برند می تواند به عنوان یک ابزار استراتژیک در پیشبرد عملکرد شرکت به کار گرفته شود. برند می تواند به عنوان نقطه کانونی یک شرکت واقع شود و بدین ترتیب مباحث برند می توانند هماهنگ شده و اولویت بالاتری پیدا کنند. این رویکرد نسبت به جهت گیری برند، نظریه مبتنی بر منابع استراتژی بازاریابی را به لحاظ چگونگی ایجاد، توسعه، نگهداری و محافظت برند گسترش می دهد و می تواند به بهبود عملکرد شرکت منجر شود. همچنین توسعه حیطه برند منجر به برندسازی فراتر از ارتباطات بازاریابی می رود و باید به عنوان یک رویکرد تجاری یکپارچه مدنظر قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر سعی به تشریح استراتژی های برندینگ در بازارهای بین المللی می باشد
کلمات کلیدی: برند خصوصی ، برند تولید کننده، برند محلی، برند جهانی
تاریخ درج مقاله : 22 مرداد 1394
نویسنده:
زهرا علی اکبری
aliakbari_zahra_1365@yahoo.com
TMBA چکیده:
در بازار پوشاک ایران برندهای وارداتی بسیاری وجود دارد که در شرایط بسیار رقابتی قرار دارند که این امر ضرورت و اهمیت داشتن برند قدرتمند شخصیت برند بالا را آشکار می سازد، از طرفی کشور مبدأ این برندها و تصویر ذهنی که مصرف کنندگان از کشور مبدأ برند ها دارند موضوع مهمی است که می تواند بر شخصیت برند این شرکتها تأثیرگذار باشد؛ لذا هدف از این تحقیق بررسی تأثیر تصویر ذهنی مصرف کنندگان از کشور مبدأ شخصیت برند شرکتها در بازار پوشاک کشور می باشد؛ همچنین هدف دیگر این تحقیق بررسی تأثیر متغیرهای خصومت اقتصادی، خصومت فرهنگی، ملیگرایی، خصومت سیاسی، خصومت مذهبی، خصومت شخصی و خصومت جنگی مصرف کنندگان بر تصویر ذهنی کشور مبدأ می باشد. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری)تحلیل مسیر( استفاده شد. موارد مطالعه تحقیق، برندهای تدبیکر ، درسکمپ ، و وینسکاموتو و همچنین کشورهای مبدأ این برندها آمریکا، انگلیس و ژاپن میباشد. نتایج حاصل نشان داد که در هر سه کشور، تصویر ذهنی کشور مبدأ بر ارزش ویژه برند تأثیرمستقیم دارد، و رابطه معکوس و معنادار بین تصویرذهنی از کشور مبدأ و خصومت اقتصادی ادراک شده در کشورهای آمریکا و کره ژاپن تأیید شد و در کشور انگلیس رد شد. و رابطه مستقیم و معنادار بین تصویر ذهنی از کشور مبدأ و قدرت اقتصادی ادراک شده در کشورهای انگلیس و آمریکا تأیید شد و در کشور ژاپن رد شد. همچنین رابطه مستقیم و معنادار بین تصویر ذهنی از کشور مبدأ و احساس نزدیکی و تشابه فرهنگی در کشورهای ژاپن و آمریکا تأیید شد و در کشور انگلیس رد شد.
واژههای کلیدی: ارزش ویژه برند، کشور مبدأ، تصویر ذهنی کشور مبدأ، خصومت اقتصادی ادراک شده، قدرت اقتصادی، )رقابت پذیری( ادراک شده، احساس نزدیکی و تشابه فرهنگی
تاریخ درج مقاله : 19 مرداد 1394
نویسنده:
هانی قندهاری
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت MBA ـ بازاریابی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری
Hani.Ghandehari@gmail.com
TMBA چکیده :
افزایش رقابت در کسب و کار سازمانها را درگیر پیکار جدیدی در جذب و نگهداری منابع انسانی توانا و حرفه ای کرده است. یکی از چالشهای پیش روی کارفرمایان کاهش روزافزون وفاداری منابع انسانی و رشد فزاینده مهاجرت ایشان به سایر سازمانها به دلیل شرایط مناسب تر و یا ایجاد تنوع کاری است. توانمندی یک سازمان در جذب و نگهداری نیروی انسانی کارآمد در بازار رقابتی، ناشی از برند کارفرما است. همواره یکی از اهداف مهم برند کارفرما تحقق آمال در جهت نیل به چشم انداز سازمان به مدد نیروهای زبده می باشد. برای تحقق این امور مدیران و کارفرمایان می بایست با گذر از چالشهای پیش رو برند کارفرما مقتدری را خلق نمایند. از این رو در پژوهش حاضر سعی برآن است که با معرفی چالشها و عرضه راهکارهای خلاقانه و ارائه نمونه هایی از برندهای کارفرما موفق و قوی در سطح بین المللی و بررسی راهکارهای توانمند سازی و رموز موفقیت ایشان، برند کارفرما را در مواجه با چالشها و خلق برندی قدرتمند یاری رساند.
کلید واژه ها: برند کارفرما ، جذب و حفظ استعدادها ، چالشها ، کلیدهای خلاقانه
تاریخ درج مقاله : 15 مرداد 1394
نویسنده:
محمد علیان
دانشجوی کارشناسی ارشد MBA
دانشگاه آزاد واحد یادگار امام
mohammad_alian88@yahoo.com
با مطرح شدن رفراندوم اسکاتلند، موضوع اهمیت هویت ملی ومیراث فرهنگی و تاثیر آن بر بازار جهانی، توجه فعالان حوزه بازاریابی و برند سازی را بیش از پیش به خود جلب کرد.
حال در این مقاله سعی می کنیم اندکی راجع به اثر مثبت و پربازده برند اسلامی و ایرانی و عرضه این برند در بازارهای داخلی و خارجی صحبت کنیم.
بدون شک، تکیه بر اصالت ملی و دین، در برندسازی مانند راه رفتن بر لبه تیغ است به نحوی که اگر مشکلی برای ملیت ( مانند رفراندوم اسکاتلند) به وجود بیاید، می تواند باعث اثرگذاری منفی بر برند شده و عدم موفقیت را به همراه داشته باشد.
تاریخ درج مقاله : 10 مرداد 1394
نویسنده:
حسین کاشفی علیپور
استاد راهنما: خانم دکتر شهرزاد چیتساز
دانشگاه: آزاد اسلامی واحد شهرری
hosein_kashefi@yaho.com
TMBA چکیده؟
یکی از مهمترین اتفاقاتی که در عرصه بازاریابی میافتد هویت برند است که میتواند مجریان و محققان را در ایجاد تمایز و فرایند مدیریت برند درگیر کند. امروزه هویت برند به عنوان یک ابزار مهم درونسازمانی در سازمانها، شرکتها، ادارهجات، فروشگاههای زنجیرهای و ... به شمار میآید. برندها توسط هویت، خود را به مشتریان و مصرفکنندگان نشان میدهند تا بتوانند از رقبای خود متمایزتر شوند. به همین خاطر نقش مدیران برند در ایجاد و حفظ نام برند خود پروسهای است که میتواند ارتباط بین برند و مشتری یا مصرفکننده را برقرار کند.
کلمات کلیدی: ارزش ویژه برند، مدیریت برند، برندسازی، بسترسازی قانونی، عرضه کالا
تاریخ درج مقاله : 7 مرداد 1394
نویسنده:
امیرحسین عباسیان
amirha1979@gmail.com
TMBA چکیده:
با مطالعه پیرامون شخصیت برند، در این مقاله بدنبال بررسی ارتباط مدل شناخت شخصیتی انیاگرام و مدل شخصیت برندBig Five و بررسی امکان پیش بینی میزان میل به خرید و انتخاب برند توسط تیپهای شخصیتی متفاوت هستیم. یکی از کلاسیک ترین روشها و مدلهای شخصیت برند ، مدل Big Five می باشد که در سال 1997 توسط خانم جنیفر آکر بسط یافت . این محقق مشهور آمریکایی بر اساس نظریه غربی شخصیت به همراه روش ابعاد روانشناسی فردی و بررسی روی برند های غربی معروف ، به این روش رسید.
مدل شناخت شخصیت انیاگرام به گفته هلن پالمر ، تاریخچه ای بیش از 2000 سال دارد . مدل انیاگرام ابزاری است که اولا جهت خودشناسی و ثانیا جهت دگرشناسی می توان از آن سود برد . این مدل مختص به جغرافیای خاصی نمی باشد و در مقایسه با مدل شخصیت آکر ، مدلی مفصل تر و عمیق تر می باشد . در مدل انیاگرام برعکس مدل آکر ، در خصوص تحول شخصیت فردی بحث می گردد .
تاریخ درج مقاله : 7 مرداد 1394
نویسنده:
سیما سمنارشاد
دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره)
استاد راهنما: سرکار خانم چیتساز
simautp@yahoo.com
امروزه در دنیای کسب و کار، برند ها با ارزش ترین سرمایه های معنوی سازمان به شمار می روند ولی کمتر بعنوان سرمایه های نامحسوس شناختــــه می شوند . استفاده از استاندارد های بین المللی در زمینه های مختلف و ارائه راهکارهای مطمئن و با ثبات برای تائید ارزش گذاری می باشد . استاندارد ایزو 10668 توسط کمیته پژوهش مدیریت انرژی سازمان ایزو تهیه گشته است در این استاندارد بین المللی چهار چوبی برای ارزش گذاری برند مشخص می گردد نظیر اهداف ، مبناهای ارزش گذاری، روش های ارزش گذاری و یافتن داده ها و فرضیات کیفی همچنین روشهای گزارش دهی درباره نتایج ارزش گذاری را عنوان می نماید .
تاریخ درج مقاله : 29 تیر 1394
مترجم:
مهدی فرزین
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران
farzin_mahdi@yahoo.com
TMBA چکیده:
هدف : محققان موافقند که انتخاب نام برند برای یک محصول می تواند قضاوت مصرف کننده درباره محصول و فرایند تصمیم گیری خریدشان را تغییر دهد. وقتی رقابت بی رحمانه تر می شود و کیفیت محصول بیشتر در حال همگن شدن است،یک نام برند بهتر می تواند در انتخاب محصول نقش قاطعانه ای بازی کند ، وقتی که مصرف کنندگان محصولات مختلفی را باهم مقایسه می کنند. هدف این تحقیق پیشنهاد دیدگاه های فیزیولوژیکی جدید دراین باره است که نام های برند چگونه در ذهن مصرف کنندگان پردازش می شود تا از این طریق عوامل تعیین کننده بالقوه نام های بهتر برند را مشخص سازد.
طراحی/روش شناسی/رویکرد : با استفاده از رتبه ارزش و فعالسازی،زمان واکنش،تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) نویسندگان تعامل بین ابعاد کلیدی نام برند با فرایند تصمیم خرید مصرف کننده و نیز اساس فیزیولوژیک عصب پایه ترجیح مصرف کننده برای انواع خاصی از نام های برند را نشان می دهند.
یافته ها : تحقیق نویسندگان نشان می دهد که نام برندتاثیر مثبتی روی انتخاب مصرف کننده دارد اگر شامل اشاره هایی به مزایای اصلی محصول مربوطه در نام برند باشد.
دلالت های اجرایی: نتایج نویسندگان نشان می دهد که fMRIقادر است دیدگاه های مهمی برای شاغلان برند مهیا کند.
اصالت/ ارزش: تحقیق حاضر نه روی تعامل ابعاد نام برند با فرایند تصمیم خرید مصرف کننده تمرکز کرده و نه بینشی درباره مشوق های فیزیولوژیکی ادراک برند مهیا می کند. در تحقیق آن ها،نویسندگان برای اولین بار روش شناسی های فیزیولوزیک عصب پایه و fMRI را برای پرسش های مرتبط با نام های برند به کار گرفتند و پرسش هایی را حل کردند که تا به حال به دلیل محدودیت های روش شناسانه علوم اجتماعی پاسخ داده نشده بود.
کلمات کلیدی: بازاریابی، علوم اعصاب، برندسازی، نامهای برند، پردازش نام برند، رفتار مصرف کننده، تحقیق fMRI، سیستمهای عصبی، بازاریابی عصب پایه