مطالعات پروفسور دیوید آکر
مطالعات NSBP
- ۰ نظر
- ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۰۳:۳۶
مطالعات پروفسور دیوید آکر
مطالعات NSBP
آیا برای تبدیل شدن به یک برند مطرح و حرفه ای آماده اید؟؟
علی خویه
مشاور و مدرس برند و بازاریابی
مولف کتاب مرجع مدیریت برند
هویت تجاری به روشهای گوناگون توسط مشتریان تجربه و مورد شناسائی قرار می گیرد، که از آن جمله می توان به محصولات ،بسته بندی، قیمت، شیوه های ترویج ، و نیروهای فروش، اشاره نمود. هر کدام از این بهانه های ارتباطی یا نقاط تماس، سنگ بنائی در طرز تلقی مشتری نسبت به هویت تجاری ( برند) به حساب می آید و رویهم رفته به دورنمائی از سازه ای مجلل مبدل می گردد که در اذهان عموم مردم اعم از مشتریان و یا حتی غیر آن، از مجموعه کاری شما ساخته می شود.
در صراحت و وضوح اثر گذاری این نقاط تماس نظیر محصول، بسته بندی، تعامل تک به تک با خریداران بر مشتری، جای هیچگونه تردیدی وجود ندارد اما نبایستی فراموش کرد که نقاط تماسی نظیر دستورالعمل مصرف، خبرنامه ها، خدمات پس از فروش و نظایر آن در اثر گذاری بر هویت تجاری یا برند، قطعا از تاثیری غیر مستقیم برخوردار است.تصویربرداریهائی که عامه مردم به خصوص مشتریان، از عوامل مختلف فوق الذکر در اذهان خود می کنند، به واقع تصورات و انتظارات آنان را از یک برند شکل و سازمان می دهد. این انتظارات معرف آن است که شما کی هستید و چه جایگاهی دارید، چگونه عمل و رفتار می نمائید، و تمایزات شما با رقبایتان در کجاست.
بهتر است موضوع را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم که اصولا" " برند" یک قول است. قولی که باید بدان وفادار باقی ماند چرا که این وفاداری پایه و اساس ایجاد اعتماد مشتریان را تشکیل می دهد و درجه اعتماد مشتریان به یک "برند" و هویت تجاری منشا رفتار آنان در وضعیتهای گوناگون را رقم می زند. به عبارت ساده تر اگر هویت تجاری، قولی است که شما می دهید، پس تجربه مشتری همان و فای به این قول یا پیمان است.
تجربه مشتری را نمی توان به شانس و اقبال واگذار نمود، بلکه درست بر عکس بایستی فعالانه به نحوی آن را طراحی نمود و کنترل کرد تا دورنمائی با شکوه از "برند" در محیط ارتباطاتی با مشتریان، شکل بگیرد.
نبایستی از نظر دور داشت که قول "برند" شما به مشتریان ، مداوما" در هر نقطه تماس و با هر مشتری، تجدید و به روز می شود و موجب تقویت ارزش این برند و هویت تجاری می گردد. لذا چنانچه این تداوم در پایبندی به قول و پیمان برای تک تک مشتریان مخدوش گردد، موقعیت برند به مخاطره خواهد افتاد.
بد نیست در اینجا به پنج اقدام ساده برای معماری یک برند قوی و نیز بهینه سازی تجربه مشتری اشاره شود.
1- دلایل باور کردن "برند" تان را شناسائی و تعیین کنید.
BRAND
برند ؟
برند چیست؟
ترکیبی است از ویژگی های محسوس و
نامحسوس .
نماد در یک علامت تجاری
که اعتبار و ارزش ایجاد می کند
برند شما، ادراک و یا احساسی است که کل تجربه ی ارتباط با شما را نشان می دهد.
هویت شخصی که باعث تحریک دقیق، برداشت معنی دار در مخاطبان خود در مورد ارزش ها و ویژگی هایی که برای شخص وجود دارد
ذهنیت یا تجسم عمومی از جنبه های خاصی از یک شخص، شخصیت و مهارت.
تعریف برند شخصی:
برند چیزی نیست جز...
تعهد
اعتماد
توان عمل به تعهد
یک برند موفق...
1) درک شفاف
2) قابل توصیف با کلمات
3) ثبات
4) بیانگر داستان های خوب
5) زنده ، جذاب
6) با هدف مشخص
7) هیجان انگیز
8) ارزش گفته شدن دارد
کیفیت در محصول نیست
در ذهن مخاطب است !
پیش از هر چیز 4 پایه برندینگ را بسازید
گام ها
هفت «ت» در خلق برند
تو
تعریف
تصور
تلاش
تمایز
توسعه
تخلیل
اولین گام به تو اختصاص دارد. اینکه هستی و چه رسالتی داری. این مرحله مستلزم شناخت کافی از خود است . آنچه من هستم یا آنچه تو هستی مجموعه ای از داشته ها و باورهایی است که در مورد خودمان داریم و لازمه آن کندوکاو و تأملی در درون است بدون رودربایستی با خودتان.
در گام دوم تعریف میکنی که چه کسی قرار هست باشی، آنچه تو را به آن خواهند شناخت، آن چه دوست داری، با همه ابعاد و تعاریفش. قرار است اگر تو را کسی صدا بزند اولین معنی که در ذهن او تداعی میشود چه باشد؟
خب خودت را در نقطه ای که تعریف کردی تصور کن. چه چیزهایی داری ( باید داشته باشی) که الان به آن مجهز نیستی؛ مهارتها، ارتباطها، دانستهها و خصیصههای اخلاقی و … ، هرچه که خود متعالیات لازم دارد را ببین و بنویس، بایستی تصویری دقیق از مطلوب خود ترسیم کنی.
باز میگردیم به چیزی که الان هستیم. وقت آن رسیده که مسیری از الان به نقطه متصور شده ترسیم کنیم و در راه رسیدن به آن تلاش کنیم. تلاشی با انگیزه رسیدن به تصویری که ساخته بودیم، جاهایی که باید برویم، آدم هایی که باید ببینیم، چیزهایی که باید یاد بگیریم و تجربه(شکست)هایی که باید بچشیم.
گام تمایز جایی است که تو را از افراد مشابهات جدا میکند. چیزی که تو داری و دیگران ندارند یا نمیتوانند داشته باشند. مطمئنم که همه ما ویژگی منحصربهفردی داریم که فقط متعلق به ماست و باید کشفش کنیم.
اگر تا اینجا در شناخت و تعریف و تصور و تلاش خوب آمدهباشیم شک ندارم که این تمایز به راحتی برای ما مشخص خواهدشد.
حالا نوبت آن رسیده که خود را به محیطات عرضه کنی. خود را بیازمایی که چند مرده حلاجی ؟ آنچه ساختهای در محک دیگران و تلاشهای خود قرار دهی و میزان موفقیتات را بسنجی. سخت ترین مرحله را پشت سر میگذاری، اگر آنچه هستی را آنطور که باید و شاید نشان دهی. چه خوب خواهد بود اگر بر ترسمان غلبه کنیم و از قضاوتهای عجولانه سرخورده نشویم
اگر میخواهیم بهتر شویم و نقصهای را برطرف کنیم روشن است که به بازخوردها نیازمندیم. بررسی و تحلیل بازخوردها کمک میکند تا برند شخصیمان را بهبود بخشیم و برای تقویت و نگهداری آن تلاش نماییم.
عمر عقاب 70 سال است ولی به 40 که رسید چنگال هایش بلند شده و انعطاف گرفتن طعمه را دیگر ندارد.. نوک تیزش کند وبلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پر به سینه میچسبد و پرواز برایش دشواراست.
آنگاه عقاب است و دوراهی: بمـیرد یا دو باره متولد شود. ولی چگونه ؟
عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر برصخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. بانوک جدید تک تک چنگال هایش را از جای میکند تا چنگال نو درآید .و بعد شروع به کندن پرهای کهنه میکند.
این روند درد ناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.
"برای زیستن باید تغییر کرد ، درد کشید ، از آنچه دوست داشت گذشت ، عادات و خاطرات بد را هرس کرد و دو باره متولد شد ...
منبع: سایت دکتر روستا
انجمن مدیریت برند ایران متشکل از اساتید دانشگاه، مشاوران برتر، مجریان حرفه ای، مدیران برتر، کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت، بازاریابی، ارتباطات، فروش، تبلیغات، برند، گرافیک، هنر و نوآوری می باشند و سعی بر آن است تا در این انجمن به طور جامع و حرفه ای به موضوع برند پرداخت شود
انجمن مدیریت برند ایران عضو می پذیرد و آماده درج مطالب شما در سایت می باشد
تماس با انجمن مدیریت برند ایران
drkhooyeh@gmail.com
09122991608
www.khooyeh.com
www.gmas.ir
معماری برند:
معماری برند ساختار برندها در درون نهاد سازمان هاست. روشی است که در آن برندها درون پروتفولیوی شرکت به یکدیگر مرتبط و از یکدیگر منفک هستند. معماری باید معرف گروه های برندگذاری در درون سازمان باشد؛ چگونه برند و زیر برندهای شرکت به یکدیگر مرتبط و از یکدیگر پشتیبانی می کنند؛ چگونه زیربرندها هدف اصلی برند شرکت را منعکس می کنند.
توسعه برند:
توسعه برند یک استراتژی بازاریابی است که در آن شرکت محصولی با یک تصویر خوب را که از نام برند بهره میبرد اما در طبقه محصولی متفاوتی است بازاریابی می کند. سازمان ها از این استراتژی برای افزایش و اهرم سازی ارزش ویژه برند استفاده می کنند. توسعه پذیری یک برند به این امر بستگی دارد که تا چه حد تداعیات مشتریان از ارزش ها و اهداف برند قوی است. در دهه ۱۹۹۰ در حدود ۸۱ درصد از محصولات جدید با معرفی برندهای جدید از سیاست توسعه برند استفاده کردند. اگرچه مزایای قابل توجهی در استراتژی های توسعه برند وجود دارد، با این حال این استراتژی از ریسک تخریب تصویر برند در نزد مشتریان برخوردار است. تنها یک انتخاب نادرست و ضعیف می تواند ارزش ویژه برند شما را به کلی کاهش دهد.
نام گذاری محصول و انتخاب برند:
تکنیکی است که در آن سازمان در خصوص انتخاب نام محصولات خود اندیشیده و براساس دستاوردهای تحقیقات بازاربهترین و مناسبترین نام را با هدف تاثیرگذاری بر مشتریان هدف خود انتخاب میکند. مفهوم نام گذاری محصول بسیار شبیه فرایند تصمیم گیری برای نام شرکت و سازمان است. نام گذاری بخش حیاتی فرآیند مدیریت برند است و دربرگیرنده کلیه فعالیت های بازاریابی است که تصویر برند – از جمله جایگاه سازی، طرح و نشان ، بسته بندی و سایر ویژگیهای محصول – را تحت تاثیر قرار می دهد. فرایند نام گذاری محصول ممکن است ماه ها به طول انجامد. برخی از گام های کلیدی این فرایند عبارتند از:
• مشخص کردن اهداف برندگذاری
• توسعه نام محصول
• ارزیابی نام ها ازطریق بررسی بازار هدف و گروه های کانون
• انتخاب نام نهایی محصول و درنهایت ثبت حقوق مالکیت برند
کارگاه آموزشی مدیریت نام و نشان تجاری برندسازی راهکارهای ارتقا برند نام و نشان تجاری
سمینار مدیریت ارتباط با مشتری مشتری مداری راهکارهای وفادارسازی مشتریان بندر عباس سنندج مشهد
سمینار مدیریت نام و نشان تجاری اصول و تکنیک های برندسازی مهارت های ارتقا برند مشهد
برند سازی حرفه ای
تمایز در کالا، قیمت آن، شبکه پخش آن، برخورد فروشندگان، نوع خدمات و بهویژه قیمت محصول که اگر دوراندیش باشیم، قیمت رقابتی کاهنده به همراه کیفیت افزاینده از آن راهبردهای تمایزی است که پایدار و ماندگار است. در این میان در دایرهالمعارف بازاریابی (بازاردانی) که به کوشش استاد عبدالحمید ابراهیمی به فارسی برگردان شده است، سه گونه از تمایز به نیکویی بیان میشود:
۱- تمایز فیزیکی؛ که در آن محصولات ممکن است مانند یکدیگر نباشند، بهطور مثال درباره میوهای مثل هندوانه اندازه، رنگ، مزه و قیمت آن ممکن است متفاوت باشد. همانگونه که گفته شد، به آن «تمایز فیزیکی» میگویند.
۲- حالت دوم این است که محصولات یکسان ممکن است دارای نامهای تجاری متفاوتی بوده ولی در پشت آن خدمات متمایز وجود دارد که به این حالت «تمایز نام تجاری» میگویند. در این حالت فرضا هندوانههای بهظاهر یکسان دارای نامهای تجاری گوناگون مانند هندوانه قندی، هندوانه باغآرزوها و مانند اینها هستند اما شیوه ارائه آنها متفاوت است.
۳- مصرفکننده ممکن است رابطه رضایتبخشی را با یکی از عرضهکنندگان ایجاد کرده باشد که این حالت را «تمایز رابطهمند» میگویند.
برای مثال، با اینکه نامهای تجاری معروف هستند، یک شرکت ممکن است پاسخهای سریعتر و بهتری را برای مشتریان و بهویژه مصرفکنندگان فراهم کنند. در این باره یکی دیگر از استادان هاروارد (این استنادها را برای این مینویسم که اطمینان حاصل شود که شرکتهای موفق از این اصول پیروی کردهاند و نه اینکه مبهوت نامهای فرنگی شده باشم.)گفته است «هیچ محصول (کالا، خدمت) همگن و مشابهی وجود ندارد، کلیه کالاها و خدمات قابلیت متمایزسازی را دارند» به شرطی که کمی عقل و منطق و خلاقیت در تار و پود اندیشه مدیران و تصمیمگیران وجود داشته باشد.
در ادامه معروفترین فروشنده مرغ آمریکا جملهای دارد که میگوید: «اگر میتوان یک مرغ مرده را متمایز کرد، پس قادریم هر چیزی را متمایز کنیم.» تام پیترز این شعار منطقی را مطرح کرده که اگر متمایز نشوید، از بین میروید. البته باید توجه نمود که هر تفاوتی تمایز نیست.
پس مدیران اثربخش، تفاوتهای بامعنی ایجاد کنید، نه اینکه محصول یکسان بهتری عرضه کنید. حال ممکن است بپرسید که چگونه میتوان این تمایزها را بهوجود آورد. در این باره میتوان راههای زیر را پیشنهاد کرد که عبارتند از:
۱- تمایز در محصول مانند ویژگیها، عملکرد، پایداری کیفیت، دوام، قابلیت اعتماد، قابلیت تعمیر و بهویژه قیمت کمتر است.
۲- تمایز در خدمات مانند حمل و تحویل، نصب، آموزش مشتری، مشاوره، تعمیر.
۳- تمایز در کارکنان مانند ادب، اعتبار، قابلیت اعتماد، پاسخگویی، مهارتهای ارتباطی و...است.
۴- تمایز در تصویر ذهنی مانند نمادها، رویدادهایی مانند خیرخواهی تولیدکننده به نفع مردم و بهویژه مصرفکنندگان است.
البته همانگونه که پیشتر گفته شد، شما به شیوههای گوناگونی قادر به ایجاد تمایز خود و محصولات خود در میان مردم هستند، تنها این نکته را فراموشی نکنید که تمایزی ماندگار است که مفید، خیرخواهانه و واقعی باشد. «اندیشمندانه، بیندیشیم»
«نام تجاری» همانند «نام فامیلی»
همانطور که به مرور زمان در کنار نام فرد یک پسوند مثبت یا منفی و یا خنثی قرار میگیرد در کنار نامهای تجاری نیز این پسوندها در حال گزارش هستند و چه بسیارند نامهای نیکویی که با کوچکترین اشتباه به نامهای ناپسند و پلیدی تبدیل شدهاند، هر چند که در این باره عکس مورد یاد شده نیز فراوان است اما عاقلانهتر آن است که پیش از لجنمال شدن نام تجاری (Brand) کالاها و خدمات خود به فکر مراقبت از آن برآییم.
در این راه همان طور که برای سنجش سلامت افراد میتوان از آنان آزمایشهای دورهای به عمل آورد، درباره سلامت نامهای تجاری هم شرکتها میتوانند با استفاده از شاخصها و خطکشهایی که اکنون «تقریبا» قدرت علمی اندازهگیری مناسبی یافتهاند به اندازهگیری وضعیت نام و نشان تجاری شرکتها پرداخت.
اینکه میگوییم تقریبا قدرت علمی اندازهگیری مناسبی دارند به این دلیل است که خطاهای رایجی در بیشتر تحقیقات وجود دارد تا آنجا که به نظر میرسد یکی خطاهای «روششناسی» در تحقیق است و دیگری خطاهای «معرفتشناسی».خطای روششناسی یعنی انتخاب، جامعه آماری نامناسب، نمونه نامناسب، ابزار جمعآوری نامناسب، جمعآوری کننده نامناسب و از این دست و خطای معرفتشناسی نیز بیشتر در شناخت، تحلیل و استنباط از یافتههای به دست آمده از تحقیق میباشد و درد امروز جامعه تحقیق ایران بیشتر خطاهای معرفتشناسی در شاخههای تحقیق است. فرضا کسی اشرافی به دانش بازار (بازاردانی) ندارد، آنوقت شروع به دادن راهبرد و راهکار میکند که متاسفانه در میان تحصیلکردههای مدرک دار این مساله بسیار شایع است.
بله، درباره راههای سنجش سلامت نامهای تجاری میگفتیم؛ در این باره در صفحه ۴۷ دایرهالمعارف بازاریابی اینگونه میخوانیم:
شرکتها باید اثر بخشی ساخت نام تجاری را نه با معیارهای قدیمی مانند، آگاهی، شناخت و به خاطرآوری، بلکه با مجموعه معیارهای جامعتر شامل: «ارزش ادراک شده توسط مصرفکنندگان»، «رضایت مصرفکننده»، «حفظ و نگهداری مصرفکننده» و «دفاع مصرفکننده از شرکت» اندازهگیری میکند البته بد نیست بدانیم که همواره هر پژوهش وابستگی نزدیک و حیاتی با «خلاقیت» پژوهشگر داشته و عنصر خلاقیت در بررسی اثر نام و نشان تولیدکننده در میان مردم نباید هیچگاه فراموش شود، چراکه گاه لازم است چند روش با یکدیگر ترکیب شده و روش مناسب حال و هوای روز از آن ایجاد شود و گاه نیاز به یک نوآوری بنیادی در پژوهش است که شاید نیاز باشد کلید تازهای برای قفل موجود تراشیده شود.
به هر حال درباره پژوهش و پژوهشگری در علوم انسانی که مدیریت و شاخههای آن زیرمجموعه آن میباشند، همواره باید به خاطر داشته باشیم که نخست «معرفتشناسی» و سپس «روششناسی» اهمیت دارد.
● ساده بود، نه
یکی از راههای عمدهای که یک شرکت میتواند به وسیله آن خود را از رقبایش (همکاران) متمایز کند این است که همواره خدماتی با کیفیت برتر به مصرفکنندگان ارائه کند، به زبان سادهتر:
«راز پیروزی در گرو آن است که انتظارات مصرفکنندگان را نسبت به کیفیت کالاها و خدماتمان برآورده سازیم یا حتی از آن پیشی گیریم».
● خوب است بدانیم که:
انتظارات مشتریان براساس تجربیات گذشتهشان، تبلیغات دهن به دهن و تبلیغاتی که خود انجام میدهید شکل میگیرد. به زبان بهتر، مشتریان بر پایه این مبانی، ارائهکنندگان خدمات را انتخاب میکنند و پس از اینکه خدمات را تحویل گرفتند ارزش آن را از لحاظ ذهنی با خدمات مورد انتظار خود مقایسه میکنند. در صورتی که ذهنیت نسبت به کالاها و خدمات پایینتر از حد انتظار باشد، آنگاه مصرفکنندگان علاقه خود را نسبت به تامینکننده یک خدمت خاص از دست میدهند. حتی اگر ذهنیت نسبت به خدمات و کالاها برابر حد انتظار مصرفکنندگان باشد، در آن صورت هم احتمال مراجعه به ارائهکننده محصولات مشابه در آینده وجود دارد. تنها در صورتی میتوان امیدوار بود که مصرفکنندگان به محصولات ما وفادار میمانند که فایده خدمات و کالاهای تولید شده از حد انتظار مصرفکنندگان بیشتر شود. در این صورت ما صاحب مصرفکنندگان وفادار نسبت به کالاها و خدمات خود و بهویژه «نام و نشان تجاری» مان خواهیم شد.
در این باره یکی از کارهای عاقلانه و یا شاید خلاقانه این است که پی در پی، پیگیر نظرات مصرفکنندگان باشیم (این تحقیقات شاه بیت حرکتهای هدفمند در بازارهاست.) پس ببینید، مردم و مصرفکنندگان چیز چندان ناممکن و دور از دسترسی از شما نمیخواهند، تنها آنها میگویند که کالاها و خدمات تولیدی اگر متناسب نیازها و مورد اعتماد نباشد و یا رگههایی از سودجویی احمقانه در آن یافت شود از شما نمیخریم